عوامل ماندگاري و گسترش دائمي امواج نهضت کربلا (1)


 

نويسندگان: طاهره انصاري/ حسن ظهرابي




 

چکيده
 

تداوم جريان بيمه کننده ي ياد و راه عاشورا، « ترويج و گسترش دائمي امواج نهضت کربلا» و « ترويج و توسعه ي فرهنگ ايثار و شهادت» اين کشور بيدار و پايدار- که بر محور ولايت اين بيداري و پايداري را کسب و حفظ کرده است- هدف اين نوشتار است.
نگارنده اعتقاد دارد: وظيفه ي ماست که به توسعه، ترويج و گسترش دائمي امواج نهضت کربلا بپردازيم و ياد آن عزيزان را گرامي بداريم؛ زيرا زنده نگه داشتن ياد آنان و ترويج فرهنگ ايثار و شهادت و هرچه پرشورتر داشتن اين حماسه ي بي نظير تاريخ، از اساسي ترين امور و حياتي ترين مسائل اجتماعي و فرهنگي ملت هاي اسلامي است.
مردم روشن و آگاه جامعه ي ما، با هدايت و راهنمايي بزرگان دين و مباني ديني نهضت کربلا دريافته اند که: شهادت به مثابه ي جوهر پويايي دين، مايه ي اصلي قوام و ماندگاري آن است؛ از اين رو توسعه و ترويج امواج نهضت کربلا و گسترش دائمي آن، در حقيقت برافراشته شدن پرچم توحيد و مکتب رهايي بخش اسلام است.
مکتب حسيني، عنواني است براي رويکردي تربيتي به بزرگ ترين حماسه ي انساني، حماسه اي فراتاريخي و فراجغرافيايي براي دميدن روح حقيقت انساني در همگان و راهنمايي مردم به سوي تعالي.
راهي که حسين عليه السلام در تعريف زندگي نشان داد، راه حريت و عزت است و پرچمي که برافراشت، فرا راه همه ي آزاديخواهان و عزت جويان تا قيام قيامت است. فرامندي اين نهضت هر عقل منصف و آزاديخواهي را متحير و متأثر از خود ساخته و فرا راه نجات هر نهضت از يوغ بردگي و بندگي قرار داده است.
گاندي رهبر بزرگ هندوستان، به تأسي از اين مکتب گفته است: « من مبارزه را از شهيدان عاشورا آموختم».(91)
اقبال لاهوري، يکي از انديشمندان جهان تسنن، امام حسين عليه السلام را آموزگار اسرار قرآن کريم و برافروزنده ي شعله ي ستم سوزي و ظلم ستيزي مي داند؛ آنجا که مي گويد:
رمز قرآن از حسين آموختيم
شعله ها از آتشش افروختيم(92)
آنچه که در اين نوشتار مي آيد، تحليلي است از عوامل ماندگاري و گسترش دائمي امواج نهضت کربلا که با بهره گيري از قرآن کريم و نهج البلاغه و سيره ي امام حسين عليه السلام فراهم آمده است.
کليدواژه ها: عوامل ماندگاري، نهضت کربلا، امواج نهضت، گسترش دائمي، عبرت هاي عاشورا، امام حسين عليه السلام.

مقدمه
 

« و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياءٌ عند ربهم يرزقون»(93):
مبادا نماييد در دل گمان
که آنها که در راه رب جهان
نگشتند کشته نه هم مرده اند
که آنان همه تا ابد زنده اند
هميشه به درگاه پروردگار
برآنهاست رزق نکو برقرار
« اي بندگان خدا! بدانيد اکنون که زبان ها باز است و گشاده، پيکرها سالم، اندام ها به خدمت آماده و جولانگاه، فراخ و گسترده، پيش از آنکه فرصت از دست برود و مرگ شتاب آورد و گريبان بگيرد، به پيشواز مرگ رويد و منتظر آمدنش نشويد.»(94)
پيام زيباي مولي الموحدين علي عليه السلام به همه ي رادمرداني است که در امواج نهضت کربلا، راه « شهادت» را برگزيده اند و در جستجوي کمال، به سرچشمه ي حيات راه يافته و سرمست از جرعه ي « ارجعي الي ربک»(95) به رؤيت جهان و کشف رضايت حق نايل آمده اند.
هضم و فهم کلام مولي علي عليه السلام آن گاه ميسر است که عقل و دل جان را سرمايه و ظرف آن سازيم؛ زيرا مخاطب کلام مولا بندگان خدايند نه بندگان غير.
در اين مقاله بر آن شديم تا به طور اختصار در زمينه ي « عوامل ماندگاري و گسترش دائمي امواج نهضت کربلا»، مطالبي را از سر عشق و ارادت و در حد بضاعت اندک نگارندگان، به پيشگاه والاي امام حسين عليه السلام و شهيدان عزيز تقديم نماييم.
با توجه به مباني ديني نهضت کربلا، « در اسلام منهاي شهادت، پايبندي به ظواهر دين تا جايي که ضرر مادي و جاني به همراه نداشته باشد، مقبول است و از محتواي غني و انسان ساز قران در آن خبري نيست». اين همان اسلامي است که در اوايل تاريخ اسلام با نام اسلام اموي و در روزگاري ديگر با نام اسلام شاهنشاهي و در عصر حاضر به تعبير اسلام شناس بزرگ عصر غيبت، حضرت امام حميني رحمة الله با نام اسلام آمريکايي شناخته مي شود.
در مباني نهضت کربلا آمده است: بي شک هدف حسين بن علي عليه السلام از قيام خونينش با آنکه مي دانست خود و يارانش- که شايسته ترين افراد روي زمين بودند- به شهادت خواهند رسيد و خاندانش به اسارت خواهند رفت، تنها توجه دادن مردم به برخي از احکام ظاهري و دعوت آنان به نماز و روزه نبود؛ چرا که جامعه ي آن روز در اين حد از اسلام آشنايي و به آن پايبندي داشتند، بلکه آن نهضت بي نظير و شگفت انگيز براي بازشناساندن اسلام واقعي از اسلام صوري و به منظور احياي اسلام ناب محمدي در برابر اسلام تحريف شده ي اموي بود. مسلماً آنجا که هدفي اين چنين والا و بزرگ در پيش باشد، تحمل خسارت هاي فراوان و قرباني شدن شخصيت هايي همچون حسين بن علي عليه السلام آسان مي نمايد.
مبارزه ي نابرابر و مقابله ي دليرانه ي حسين بن علي عليه السلام تا پاي جان که منجر به فاجعه عظيم و دلخراش کربلا گرديد، اين درس بزرگ را به مسلمان ها آموخت که حفظ کيان اسلام و دفاع از مرزهاي عقيده و ايمان از اوجب واجبات است و ارزش و اهميت آن بدان پايه است که بجاست بهترين انسان هاي هر عصر خود را قرباني تحقق آن هدف کنند؛ اگرچه بدانند در کوتاه مدت به اين هدف نايل نخواهند شد.
در اين نوشتار پس از بررسي اجمالي عوامل ماندگاري و گسترش دائمي نهضت کربلا- که فهرست وار ارائه خواهد شد- به اين پرسش خواهيم پرداخت که آيا ممکن است فاجعه ي کربلا و اين مصيبت عظمي تکرار شود؟ بر اين اساس، در ادامه، با ارائه ي راهکارها و راهبردهاي عملي براي ماندگاري اين نهضت به ذکر چند پيشنهاد براي مانايي اين حادثه ي انسان ساز مي پردازيم.

امام حسين عليه السلام، الگوي کامل اخلاص در عمل
 

چنان که در تعريف اخلاص مي گويند:« صافي نمودن عمل است از هر خلطي... و از اين رو، عبادت اهل خلوص نقشه ي تجليات محبوب است و در قلب آنها جز ذات حق واحد، راه ندارد...و از آنجا که نيت، تمام حقيقت عمل است، حتي صدور اعمال ظاهري از اهل بيت عصمت و طهارت عليه السلام در راه خدا، اهميتش به خاطر خلوص و نيت صادقانه است»(96) و از آن جا که نهضت حسيني مبارزه اي بي امان با هرگونه ظلم و ستم و انحراف در بين امت اسلامي بود و قيام عليه آن همه فساد و تباهي ريشه دار، نيازمند حرکتي نيرومند و انقلابي بود و اين مهم جز از نواده ي پيامبر (ص)يعني امام حسين عليه السلام انتظار نمي رفت، بنابراين امام عليه السلام هرچه داشت در طبق اخلاص نهاد و تقديم سليمان وجود کرد؛ چنان که آوردن اهل بيت عليه السلام و زنان و کودکان، دقيقاً در همين رابطه بود و تحمل آن همه مصائب و تاراج حرم حسيني، حمله به خيمه ها در عصر عاشورا و اسيري اهل بيت مکرم آن بزرگوار، پيامي جز اين نداشت که حسين عليه السلام براي اصلاح امت اسلامي از همه چيز خود مايه گذاشته است و در اين راه جز رضاي معبود و انجام دادن تکليف الهي چيزي نمي طلبد.

الف) عوامل ماندگاري و گسترش دائمي امواج نهضت کربلا
 

نهضت حسيني عنواني است براي رويکردي تربيتي به بزرگ ترين حماسه ي انساني، حماسه اي فراتاريخي و فراجغرافيايي براي دميدن روح حقيقت انساني در همگان و راهنمايي مردم به سوي تعالي. راهي که حسين عليه السلام در تعريف زندگي نشان داد، راه حرّيت و عزّت است و پرچمي که برافراشت، فراراه همه ي آزاديخواهان و عزت جويان تا قيام قيامت است.
فرامندي نهضت کربلا هر عقل منصف و آزاديخواهي را متحير و متأثر از خودساخته و فراراه نجات هر نهضت از يوغ بردگي و بندگي قرار داده است. گاندي رهبر بزرگ هند، به تأسي از نهضت کربلا گفته است: « من مبارزه را از شهيدان عاشورا آموختم»(97).
امام حسين عليه السلام با برافراشتن پرچم حماسه ي کربلا و عاشورا، نهضتي را بنيان گذاشت که مردم در آن به نيکوترين و والاترين تربيت( تربيت نبوي و تربيت علوي) دست يابند؛ چنان که خود هنگام حرکت از مدينه به سوي مکه در آغاز نهضت خويش در وصيت نامه اش نوشت:« اريد ان آمر بالمعروف و أنهي عن المنکر و اسير بسيرة جدي محمدٍ و سيرةٍ ابي علي بن ابي طالبٍ»: مي خواهم به خوبي ها سفارش و از زشتي ها جلوگيري کنم و به سيره ي جدم محمد (ص)و سيره ي پدرم علي عليه السلام رفتار کنم.(98)
مکتب حسيني، مکتب احياي اسلام نبوي و اسلام علوي است؛ مکتبي است که اسلام حقيقي در آن جلوه دارد و تربيت شدگانش بينا و دانا، کريم و عزيز، آزاد از دنيا و مطيع خدا و اهل شجاعت و استقامتند؛ چنان که بزرگ مربي نهضت کربلا، حسين عليه السلام جلوه ي تامّ اين ويژگي هاست. آن هنگام که حرّ بن يزيد رياحي راه را بر او و کاروانش بست و آن حضرت را از مرگ بيم داد، حسين عليه السلام خطاب به او سخني فرمود که بيانگر فرهنگ مکتب حسيني است:
شأن من شأن کسي نيست که از مرگ بهراسد. چقدر مرگ در راه رسيدن به عزّت و احياي حق سبک و راحت است. مرگ در راه عزت، جز زندگي جاويد نيست و زندگي با ذلت جز مرگي فاقد حيات نيست. آيا مرا از مرگ مي ترساني؟ تيرت به خطا رفته است و گمانت تباه است. من کسي نيستم که از مرگ بهراسم...(99)
بنابراين با توجه به عظمت شخصيت امام حسين عليه السلام و انديشه ي فرامند او در گستره ي زمان و تاريخ، مهم ترين اصول و عواملي که با وجود شخصيت هاي زياد علمي، سياسي، مذهبي و ... در طول تاريخ حيات بشري موجب ماندگاري نهضت کربلا در تاريخ انديشه ها و قلوب انسان هاي آزاديخواه و حرّيت طلب و عدالت جو شده است، عبارتند از:
1. اصل خداترسي و ترس ناپذيري از غيرخدا؛
2. اصل حق محوري و حق طلبي؛
3. اصل حرّيت و آزادگي؛
4. اصل پارسايي و وارستگي؛
5. اصل عدالت خواهي و ظلم ستيزي؛
6. اصل حفظ حدود الهي و مرزباني؛
7. اصل بينايي و بيداردلي؛
8. اصل حميت و سازش ناپذيري؛
9. اصل شجاعت و دليري؛
10. اصل پرواپيشگي و خودنگهداري؛
11. اصل کرامت مندي و عزت مندي؛
12. اصل پايبندي به عهد و پيمان و وفاداري؛
13. اصل تنسّک و عبادت پيشگي؛
14. اصل تواضع و فروتني؛
15. اصل نفي خودکامگي و خودکامگي پذيري؛
16. اصل غيرت ديني؛
17. اصل از خودگذشتگي و فداکاري.
با توجه به اين عوامل بود که امام حسين عليه السلام به پا خاست و با خون خود ننگ را از دامن اسلام و مسلماني شست و نهضت کربلا را بنيان گذاشت تا اين نهضت و آفريننده آن، هماره در تاريخ و تاريخ انديشه ها و قلوب، ماندگار و جاويد بماند.
در ادامه به تحليل و بررسي اجمالي عوامل مطرح شده ي ماندگاري و گسترش دائمي امواج نهضت کربلا مي پردازيم:

1. اصل خداترسي و ترس ناپذيري از غيرخدا
 

اگر عظمت الهي در دل آدمي جلوه کند، انسان به معرفتي مي رسد که به صورت خداترسي و ترس ناپذيري از غير خدا جلوه مي کند؛ از اين رو در برابر غيرخدا سر تسليم فرود نمي آورد و در سختي ها و ناملايمات و حتي در راحتي ها استوار و شکرگزار خواهد بود؛ چنان که امام حسين عليه السلام از پدرش روايت کرده است:« حسبک من العلم ان تخشي الله»: از دانش، تو را همان بس که از عظمت خدا بترسي.(100)
امام حسين عليه السلام خود برترين نمونه ي اين منطق است؛ چنان که وقتي حرّ بن يزيد رياحي راه وي را به سوي کوفه سدّ کرد و او را از کشته شدن بيم داد، در جواب حرّ فرمود:« شأن من، شأن کسي نيست که از مرگ بهراسد و چقدر مرگ در راه خدا و رسيدن به عزت و احياي حق راحت است.»
در هر حال راه کمال به سوي حق، با خداترسي و ترس ناپذيري هموار مي شود و امام حسين عليه السلام اين راه را چنان تصوير کرده است که هرکس بتواند ببيند و هر عدالت خواه و آزاده اي آن را سير کند.

پي نوشت ها :
 

1. محمدرضا حکيمي؛ قيام جاودانه؛ ص 87.
2. اقبال لاهوري؛ کليات اشعار فارسي؛ ص 158.
3. آل عمران: 169.
4. نهج البلاغه؛ ترجمه ي فيض الاسلام؛ خطبه 187، ص 632.
5. فجر: 28.
6. امام خميني؛ اربعين حديث؛ صص 328 و 333.
7. محمدرضا حکيمي؛ قيام جاودانه؛ ص 87.
8. ابو محمد احمد بن اعثم الکوفي؛ الفتوح؛ ج 5، ص 33 و ابوجعفر محمد بن علي بن شهرآشوب؛ مناقب آل ابي طالب؛ ج 4، ص 89.
9. قاضي نورالله شوشتري؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل؛ ج 11، ص 601.
10. ابوجعفر محمدبن الحسن الطوسي؛ الاعالي؛ ج 1، ص 55.
 

منبع: نشريه كنگره امام حسين عليه السلام و مقاومت ج 3